English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8409 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
persona designata U شخص بدون توجه به وضع طبقاتیش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
notwithstanding U بدون توجه
Without regard for prices . U بدون توجه به قیمتها
without respect to the result U بدون توجه به نتیجه
uninterested U بی دخل وتصرف بدون توجه
values U مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
value U مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
goby U عبور از پهلوی کسی بدون توجه به او
absolute address U مقدار یک خطا بدون توجه به علامت
valuing U مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
logic U ترمیم فرم و ساختار بدون توجه به محتوا
machine address U اندازه یا مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
blind transportation U ارسال پیام بدون توجه به گیرنده یااخذجواب
absolute address U اندازه یا مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
backgrounds U فرآیندی که در هر زمانی و بدون توجه به کاربر اجرا میشود
background U فرآیندی که در هر زمانی و بدون توجه به کاربر اجرا میشود
proportional tax U مالیات که هرفرد بدون توجه به مقداراموالش باید بپردازد
perverse verdict U رای هیات منصفه که بدون توجه به راهنمایی قاضی دادگاه
industrial union U اتحادیهای که هر نوع کارگر بدون توجه به کارش میتواند در ان عضو باشد
doctrinaire U کسی که می خواهد نظریات و اصول خودرا بدون توجه به مقتضیات اجرا کند
floating U نشانه یا برچسبی که یک دستور یا کلمه مشخص را بیان میکند بدون توجه به محل آن
textile U زیر دست [احساس نرمی یا زبری فرش بدون توجه به طرح و رنگ آن]
to be exposed to a constant stream of something U در معرض چیزی به طور مداوم بودن [بدون اینکه مستقیمآ به آن چیز توجه شود]
exparte U قراری که دادگاه به درخواست یکی از اصحاب دعوی و بدون توجه به تمایل دیگری صادر میکند
screamer U اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
IBM U اصط لاح کلی برای کامپیوتر شخصی که با سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر IBM سازگار است بدون توجه به اینکه پردازنده Intel از کدام استفاده میکند. حاوی با EISA,ISA یا MCA است
draw attention U توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
questionof interest U پرسشهای جالب توجه موضوعهای جالب توجه
favourites U طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourite U طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favorites U طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
notes U توجه
assiduity U توجه
mindfully U با توجه
advertency U توجه
mindfulness U توجه
advertence U توجه
adverence U توجه
noting U توجه
attention U توجه
regards U توجه
care U توجه
cared U توجه
re- U با توجه به
attendances U توجه
attendance U توجه
re U با توجه به
regarded U توجه
listlessly U بی توجه
attention to orders U توجه
attentions U توجه
cares U توجه
inattentive U بی توجه
oblivious U بی توجه
listless U بی توجه
regard U توجه
unresponsive U بی توجه
remark U توجه
NB U توجه!
unconsidered U بی توجه
heeds U توجه
heeding U توجه
attentiveness U توجه
heeded U توجه
heed U توجه
turn to U توجه
heedfulness U توجه
keeps U توجه
heedfully U با توجه
keep U توجه
remarks U توجه
remarking U توجه
remarked U توجه
note U توجه
tendance U توجه
pay attention <idiom> U توجه کردن
marks U توجه کردن
substantial U قابل توجه
remarkable U قابل توجه
mark U توجه کردن
observingly U از روی توجه
inattention U عدم توجه
attending U توجه کردن
unwitting U بی توجه بی هوش
safe keeping U حفافت توجه
noteworthy U قابل توجه
wistfulness U توجه دقت
tendency U توجه استعداد
Take care of the infant. U از نوزاد توجه کن
Your attention please. U توجه فرمایید !توجه فرمایید !
considerable U قابل توجه
riding high <idiom> U جالب توجه
remarkable U جالب توجه
tents U توجه کردن
tent U توجه کردن
get with it <idiom> U توجه کردن
see after U توجه داشتن به
attends U توجه کردن
striking U قابل توجه
to be d. to U توجه نکردن به
unscrupulous U بی توجه به نیک و بد
caution U توجه کنید
interesting U جالب توجه
engaging U جالب توجه
interest U توجه نظر
interests U توجه نظر
tentless U بی توجه بی دقت
notables U جالب توجه
take care of U توجه کردن از
notable U جالب توجه
noticeable U قابل توجه
strikingly U قابل توجه
to drive at U توجه داشتن به
to llok U توجه کردن
inattention U فقدان توجه
tendencies U توجه استعداد
to take keep U توجه کردن
wistfully U با دقت و توجه
cautions U اخطار توجه
cautions U توجه کنید
cautioning U اخطار توجه
to watch over U توجه کردن
cautioning U توجه کنید
cautioned U اخطار توجه
cautioned U توجه کنید
caution U اخطار توجه
self care U توجه از خود
warnings U توجه به خط ر ممکن
at nurse U در توجه دایه
focal point U کانون توجه
look after U توجه داشتن به
favor U توجه مرحمت
eye catcher U چیزجالب توجه
nota bene U قابل توجه
liberals U جالب توجه
liberal U جالب توجه
yummy U جالب توجه
nota bene U توجه شود
field of attention U میدان توجه
oyez U توجه کنید
considerations U توجه تامل
considerations U توجه مراعات
consideration U توجه تامل
attention deficit U کاستی توجه
attention getting U توجه طلب
attention seeking U توجه طلب
polarities U توجه به قطب
polarity U توجه به قطب
attention to orders U توجه کنید
auspice U حسن توجه
introversion U توجه بدرون
intentness U سرگرمی توجه
span of attention U فراخنای توجه
attention span U فراخنای توجه
hypoprosexia U فقدان توجه
hypoprosessis U فقدان توجه
notation U ثبت توجه
figure on U توجه کردن
notations U ثبت توجه
attend U توجه کردن
warning U توجه به خط ر ممکن
consideration U توجه مراعات
welfare U توجه کردن
concerning this <adv.> U با توجه به این
pay respect to U توجه داشتن به
favoured U طرف توجه
hereto <adv.> U با توجه به این
perpend U توجه کردن
hereunto <adv.> U با توجه به این
on this <adv.> U با توجه به این
favours U توجه مرحمت
favouring U توجه مرحمت
favour U توجه مرحمت
favors U توجه مرحمت
favoring U توجه مرحمت
favored U توجه مرحمت
devil may care U بی توجه به مقام
for this purpose <adv.> U با توجه به این
notice U توجه اطلاع
as to that <adv.> U با توجه به این
noticed U توجه اطلاع
notices U توجه اطلاع
detraction U کاهش توجه
noticing U توجه اطلاع
auspices U حسن توجه
regards U رعایت توجه
regarded U رعایت توجه
Recent search history Forum search
1postside
1Social worker job is to serve everyone without any discrimaintion
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
1I am good with figures,how about you?
1Simultaneously, those engaged in the work of basic disciplines have become increasingly aware of the of organizations in society and have begun to concentrate attention on relevant problems.
2Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
2In order to be interesting you have to be mean
1old stonyface
1but as an old harvard man my father could sit with the class of'26
1 facing man power issue if some day my rigger will be free I provide you, project in on going and I send rigger to Jalalabad and Kundoz I am also
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com